کامنت مفصلی را که نوشته بودند پاک کردم. از هر کس گفت «خواستن توانستن است» فاصله بگیریم. گاهی کلمهها احساس ناامنی به من میدهند. یکی مثل ایشان از سخت کار کردن چیزی شنیده. جناب ما سالها سخت کار کردیم. از همان کودکی. خیلی چیزها را با دست خالی کمی عوض کردیم. هیچوقت هم به خودمان اجازه ندادیم برای کسی نسخه بپیچیم. کاش دیگر اینجا نبینمتان. بخوانید, ...ادامه مطلب
پ اصرار دارد که خودش درست میگوید. من خستهام. حوصلهاش را ندارم. کاش صدای من هم شنیده میشد. چقدر تنها و غمگین و کلافهام. خیلی تنها، خیلی غمگین و خیلی کلافه. بخوانید, ...ادامه مطلب
شاید باید بچسبم به دیوارهای بلند خانهی خودم. پ خودخواه تر از این حرفهاست. و معلوم است که نمیتواند مرا بخواهد یا بماند و هر کوفت دیگر. حق دارم اینهمه کلافه و غمگین باشم. حق دارم.و من فقط میخواستم یکی دوستم داشته باشد. بخوانید, ...ادامه مطلب
دندانپزشکی رفتن هم قسمتی از زندگی است. از صبح خوب بودم. به کارهایم رسیدم. کتاب خوبی را تمام کردم. دیروز نوشته ها را سرو سامان دادم و بردم استادم بخواند. نظرش برایم بسیار مهم است. کمتر از همیشه نگران دندانپزشکی رفتن بودم. خوب بود. این هم بخشی از زندگی است. هفته گذشته دوباره به تو برگشتم. دوستت داشتم. نزدیک بودی. نمی خواستم تنها بمانی. نگرانم بودی. دندانپزشکی تمام شد زنگ زدی به سختی حرف می زدم. ب,حالا,سالها,ریشه,دندان,پوسیده,ندارم,دندان ...ادامه مطلب
دیروز هم اداره و کلاس زبان و کتاب خوبی که خواندنش لذت بخش بود. تو دور شدی. لعنت به فاصله. دوری. سفر. ندیدن. دلتنگی. تنهایی. تنهایی. تنهایی. در حد مرگ تنهایی. غذا خوردن تنهایی. بیرون رفتن تنهایی. صبحانه تنهایی. ناهار تنهایی. شام تنهایی. خرید تنهایی. زندگی تنهایی. شب تنهایی. روز تنهایی. کار کار کار و از راه رسیدن آدمهایی که تو را از دور می بینند و به خودشان حق می دهتد هر قضاوتی بکنند. که نمی فهمی. که کار زیادی از دستت ساخته نیست. که هزار چیز دیگر. از اداره که آمدم با خواندن سه کلمه در فیس بوک به شکل عجیبی بهم ریختم. باید اهمیتی ندهم. هر آدمی زخم های خودش را دارد,تنهایی,تنهایی لیلا,تنهایی پر هیاهو,تنهایی شعر,تنهایی یعنی,تنهایی عکس,تنهایی من و خدا,تنهایی دم مرگ,تنهایی به انگلیسی,تنهاییم را دوست دارم ...ادامه مطلب