چیزهایی درهم

متن مرتبط با «دیگر» در سایت چیزهایی درهم نوشته شده است

برای ژ که صدایش از قاره‌ای دیگر می‌آید

  • لعنتی چه صدای جذابی داری. چقدر قشنگ و شفاف می‌خندی. امروز بالاخره اسمت را دیدم. می‌شد که هیچ عنوانی نداشته باشم _مگر حالا دارم؟_ و فقط زنی باشم که مردی تمام قد پای من بماند. و نخواهد رابطه‌اش با من خدشه‌دار شود. و رابطه‌مان برایش تفریح و سرگرمی نباشد. زندگی باشد. گیرم سرد. گیرم سرد. گیرم سرد.از یک‌جایی به بعد دلت تعلق خاطری عمیق‌تر می‌خواهد. باهم بودن عمیق‌تر. دوست داشتنی واقعی‌تر. بله دوره‌ی این مدل فکرها و رابطه‌ها گذشته. می‌دانم. دیگر هیچ چیز برای تکیه کردن وجود ندارد. ادم اینجا تنهاست. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تا چند صفحه‌ی دیگر تا یک ساعت بعد

  • متفکر دیگری که این رو به رو نشسته می‌گوید ما مرگ تدریجی هستیم و خواستن توانستن است و ما به اندازه کافی نخواستیم. یک ساعت گذشت. چند صفحه خواندم؟ بیست و هفت صفحه. محتوا فلسفه و تاریخ درهمی است که خواندنش راحت نیست. یک‌ساعت بعد خبر می‌دهم چند صفحه دیگر خواندم‌. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دو روز خوب دیگر هم گذشت

  •   خواهر آمد. دو روز خیلی خبو را در کنار هم گذراندیم. بالاخره دیروز عصر دوربین خریدیم. بعد هم به دیدن استادش رفتیم تا برای پایان نامه اش امضا بگیرد. بعد هم در آریا شهر ره رفتیم. شب به خانه ج رفتیم. آخر شب با ج و س در خیابان ها دور زدیم. صبح به خانه آمدیم. زرشک پلو با مرغ پختم. حرف زدیم. غروب رفت.  فردا امتحان میان ترم زبان دارم. کارهای اداره کم نیست. باید برنامه ریزی کنم.   , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها