دیروز گفتند شاید رییس برود. خانم جوانی بیهیچ ربطِ تجربی و دانشی به جای او بیاید. زیبا نیست؟ البته که حوصله رییس را ندارم. حس خوبی ندارم. چند ماه سخت کاری گذشت و او فقط به کارهای خودش رسید.
راستی گفتند داستان مشکل نداشته و منظوزشان فایل داستان بوده. کاش خوششان بیاید.
دوست دارم اینجا بنویسم. امسال بیش از هرکاری دوست داشتم درس و مشقم تمام شود. نشد. دوست داشتم مجموعه داستانم تمام شود. نشد. و فقط دوباره شکلی از جدایی و دلتنگی را تجربه کردم و قرار است در ادامه تجربه کنم. شکلی از زن بودن و رابطه. شکلی از زندگی. شکلی از پوچی.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 162