توان غمناک تحمل تنهایی. و چه روزهای خالی از عاطفه و علاقهای. خیلی خالی. ط خواست نزدیک شود. گفتم چرا؟ من حوصله ندارم. او هم برچسب سرد بودن و اینطور چیزها را روی من چسباند. گفتم من همینم. دنبال رابطه پوچ و بیمعنی نیستم. خوشش نیامد. به درَک. یکی نوشته از استوریهایم حیرت کرده. به جهنم. کاش یکی بغلم میکرد. کاش میتوانستم گریه کنم. کاش صدایم به امریکا میرسید. و میتوانستم فریاد بزنم. کاش اینهمه دلتنگ نبودم. کاش روزنهی روشنی بود. کاش لااقل هنوز آ را دوست داشتم. کاش اینهمه تنها نبودم. خستهام.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 136