خوب و بد گذشت

ساخت وبلاگ

پ فقط صدایم را شنید. بی‌فایده است. نمی‌فهمد. بی‌خود خودم را درگیر کردم‌. باید راه خودم را بروم. پاییز دلگیر است. تنهایی دلگیر است. نزدیک به ده پانزده کتاب نخوانده در قفسه هست. نزدیک به ده داستان نیمه‌تمام. از فردا به خانه برمی‌گردم و کار خودم را می‌کنم. زندگی خودم‌. آزادی خودم‌. شاید هفته بعد به همدان یا اصفهان بروم. زندگی ادامه دارد. قسمتی از زندگی من هم این‌شکلی گذشت.

صبح به دفتر استاد رفتم که داستانی بخوانم حرف بی‌خود زدیم. داستان نخواندم. بی‌روسری قسمتی از مسیر را امدم. سبزی خوردن و اسفناج خریدم. با دستفروش سرچهارراه حرف زدم. هفته بعد روزهای بهتری دارد. به خانه امدم.

چیزهایی درهم...
ما را در سایت چیزهایی درهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 105 تاريخ : پنجشنبه 14 مهر 1401 ساعت: 22:49