میدونم که اینجا نوشتن و این دریوریهای روزمره تو این وضعیت چقدر نفرتانگیز و مبتذله. اما رسما دارم دچار فروپاشی میشم از خوندن خبرا. میدونم که رنجای شخصی من و یکی مثل من در برابر چیزی که این روزا بقیه تجربه میکنند چقدر پوچ و حقیره. میفهمم. کاش میتونستم کاری بکنم. دلم پیش تکتک ادمای این روزاست. ادمایی که عکس و فیلمی ازشون دیدم. ادمایی که عکس و فیلمی ازشون ندیدم. دختری که کور شد، زندانیا، پسری که میگفت «برادرم بهخاطر ایران کشته شد گریه نمیکنم» و هزار کلمه و تصویر دیگه.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 86