روز تولدم

ساخت وبلاگ

امروز روز تولدم است. و من مثل بقیه روزهای تولدی که تا به حال داشتم دلم گرفته بود. سه شنبه پیش به دندانپزشکی رفتم و هفته ای پر از درد شروع شد. درد دست بردار نبود. آنتی بیوتیک و مسکن های مختلف کمی کمک کردند تادر نهایت نجات پیدا کنم. حالا بهترم اما گلو درد دارم. گلودردی که از شنبه شروع شد.

بی پولی همیشه اذیتم کرده و باعث شده حس کنم در قفسم. خواهرها آمدند و من پول نداشتم. همه چیز با غصه و دلتنگی گذشت. دعوا کردیم. عصبی شدم. از بی پولی کلافه بودم به سرم زد کتاب ها را برای فروش ببرم. کتاب فروش هر کدام از داستان ها و نمایش نامه های خوب را هزار تومان برمی داشت. کتابها را برداشتم و به خانه آمدم.

خواهرها جمعه رفتند. درد ادامه داشت. نقاش ساختمان آمد. وسیله ها در کارتن جمع کردم و به خانه دوست سالخورده رفتم. آنجا هم دعوا بود. او هم حوصله نداشت. خلاصه سخت و بد و غم انگیز گذشت. دیشب با تو دعوا کردم که چرا این همه همیشه تنهایم می گذاری. چرا شب و روز تولدم همیشه تنها هستم.. چرا هیچ کس نمی فهمد چطور خوشحال می شوم.

روز تولد سوت و کوری است. برایم دعا کنید.

راستی دکترا قبول شدم.. بین درد فهمیدم.. البته که خوشحال شدم.

نوشته شده توسط ستاره در 19:12 |  لینک ثابت   • 
چیزهایی درهم...
ما را در سایت چیزهایی درهم دنبال می کنید

برچسب : تولدم, نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 230 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1396 ساعت: 7:14