با پ به دندانپزشکی آمدیم. کتاب ایکیگای روی میز را برداشتم. پ دربارهی زنها قدیمی فکر میکند: زن خانه بماند بچه بزرگ کند. بین حرفها سکوت کردم. حرفهایش را شنیدم. به خودم گفتم تو که این چیزها را قبول نداری. داری؟ بیخود بحث نکن. بحث نکردم. و این موفقیت بزرگی است. با نودم در صلحم. خودم را دوست دارم. کمی بینظمم و مضطرب. بهخاطر آن هم به خودم حق میدهم. دو تکه مرغ گذاشتم با سیبزمینی سرخکرده.
در کتاب نوشته یک ساعت قبل از خواب و بعد از بیدار شدن به موبایل نگاه نکن.
نوشته: «پومودرور» عزیزم
کار را با چیزی خوشحال کننده شروع کن و با چیز خوشحال کننده تمام کن.
پیادهروی.
مراقبه.
لذت بردن از کارهای کوچک.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 48