باید از وقتهای اضافی ِسرکار برای خواندن استفاده کنم. دکتر گفته بود برای خودم وظیفه تعیین نکنم و سخت نگیرم. امروز بعد از مدتها دو ساعتی زبان خواندم. ده صفحهای کتاب. نوشتهای از دوستی که تا بهحال ندیدم. دوست مجازی. فضای مجازی. دوستی از راه کلمه و نوشته.
دیروز و امروز هوا الوده بود. بهصورت معجزهآسایی اذیت نشدم. سردرد نداشتم. خفه هم نشدم. یوگا باعث شده حس سبکی پیدا کنم. انگار خوشفرمتر شدم. بدنم را دوست دارم. افرین به خودم و پشتکاری که دارم. ظهر ماکارونی خوردم. ر ناراحت است. بدجور شکست خورده. کلی بدهی هم بهبار آمده. این دو روز خوب و خوش بودم. کتاب خوبی میخوانم. روی تخت دراز کشیدم. اینها را مینویسم و میخوانم. صدای فن حمام میآید. دیروز؟ کارهای هر روز.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 36