شب با «ما» حرف زدیم. «ما» این تاریکی را میفهمد. گریه کرد. کاپشن پوشید آمد بیرون با هم حرف زدیم. به پ گفتم حالم خوب نیست. در حال قورت دادن قورباغهام هستم. شروع بازنویسی مقالهی دوم برای بار دهم، صدم، هزارم.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 21