شوهر ِخواهر وسط ما را کُشت که او دختر خوب و مهربانی است و مسئولیت زندگی ما با اوست. غیر مستقیم یعنی شما هویج. منی که همین یک ماه پیش صد و بیست تومن جور کردم، ماه پیش نُه تومن به خواهر کوچک دادم و همیشه سعی کردم. و هیچ وقت به چشم نیامد. میشد که مامان بتواند حرف بزند، استقلال خودش را داشته باشد و خواهر وسط مسئول ما نباشد. خواهر وسطی حتی من را آنجور که باید به این آقا معرفی نکرده. طرف فکر میکند شعور هیچچیز را ندارم. به درَک. دوست داشتم بنویسم رنجِ داشتن پدر و مادر معلول در فرهنگ اقتصادی و اجتماعی پایین رنجی است که فقط با مرگ از بین میرود. و کاش بمیرم. و رنج خانوادهی ما فقط با مرگ تمام میشود.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 66